آزاد و معصوم
دلم میخواست به همه بستنی بدهم تا کامشان شیرین باشد و دلشان خنک
و آنوقت مبلمانی که با کمال مسرت روی ان بنشینند
و مردم را به باغی ببرم که گلهای آن بهشتی زیبا و افسانه ای باشد
و به مردم ثروت قارون ببخشم تا ببینم باز هم حاضر میشوند گناه کنند ?
اما بیشتر از همه اینها دلم میخواست آزاد و معصوم باشم پاک و با عفت آزاد و رها
کلمات کلیدی: